فطرت

«فطرت» به عنوان تواناترين انگيزه‏ها و غرايز انسانى از دو راه قابل شناسایی است : از راه طبیعی و از راه قران و روایات.
شناخت فطرت از راه طبیعی خود به دو صورت ممکن است .
1) بروز آثار فطرت در تنگناى زندگى
آنچه بيش از هر چيز سرشت و فطرت خداشناسى را در وجود انسان‏آشكار مى‏سازد يك رشته حوادث و پيشامدهايى است كه انسان را در ناتوانى و اضطرار قرار مى‏دهد. چون انسان در حال درماندگى از تمام عوامل زندگى و افكار خود غافل مى‏شود و با تمام قوا از نهاد خود به قدرتى كه فوق تمام قدرتهاست، توجّه مى‏كند گر چه نمى‏تواند آن را احساس و درك كند، به همين مقدار تشخيص مى‏دهد كه انگيزه‏اى درونى او را به يك قدرت بزرگ ناديدنى رهبرى مى‏كند و از او كمك و يارى مى‏طلبد.
در نگاهى به تاريخ گذشتگان به مردمى برمى‏خوريم كه به پيروى از تمايلات خود، راه طبيعى زندگى را رها ساخته و از نداى فطرى سرباز زده، گرفتار فساد و گمراهى مى‏گرديدند، اضطرابات روحى و اخلاقى وضع زندگى آنها را دگرگون مى‏ساخته، و مانند كلافه سردرگمى سر رشته زندگى را از دست مى‏دادند. در اين وقت براى راهنمايى آنها از طرف خدا پيامبرانى برگزيده مى‏شدند و آنها را به پيروى از سرشت و فطرتشان دعوت مى‏كردند. قرآن مى‏فرمايد:
وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ* ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا.
در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر (آنكه قبل از آمدن پيامبر) مردم آن را بسختى و بيمارى دچار كرديم، شايد زارى كنند. آنگاه به جاى بدى خوبى آورديم تا فزونى گرفتند.
به طورى كه از آيه استفاده مى‏شود مردمى از راه حق منحرف مى‏شدند، و خداوند روى لطفى كه به بندگان دارد نمى‏خواست آنها تا انجام زندگى به گمراهى خود ادامه دهند. لذا يك رشته حوادثى براى آنها پديد مى‏آورد تا هم كيفرى براى اعمال زشت آنها باشد، از طرفى هم براى پذيرش و قبول حقيقت آمادگى بيشترى پيدا كنند و فطرت خفته آنها بيدار گردد. در اين موقعيّت كه پيامبرى از طرف خدا مى‏آمد و آنها را به اطاعت از احكام فطرت و روش طبيعى زندگى دعوت مى‏كرد، به اشتباه خود پى مى‏بردند و بر آنها آشكار مى‏شد كه آنچه را پيامبر خدا مى‏گويد،
مورد تأييد و قبول فطرت آنها مى‏باشد. در واقع گرفتارى و بلاى آنها عاملى بوده كه جلوه فطرت را براى دريافت حقيقت بارزتر سازد و به دعوت پيامبر- كه به حكم فطرت دعوت مى‏كند- پاسخ مثبت دهند و از غفلت و بى‏خبرى به خود آيند و آگاهى يابند.
بطور كلّى مى‏توان گفت هر انسانى در تمام عمر- اگر چه يك مرتبه هم باشد- به بلايى گرفتار شده كه در آن حال اضطرار و درماندگى، انگيزه فطرى او جلوه مى‏كند و او را به خداى يگانه متوجّه مى‏سازد، تا گواهى باشد كه سرشت او بر خداشناسى است. زيرا انسان در حال درماندگى، از همه كس قطع اميد كرده، به قدرتى بالاتر از قواى بشرى ارتباط پيدا مى‏كند حقيقتا خدا را دريافته و در اثر جلوه آن نور ازلى وجودش آرامش يافته است. اين است كه قرآن مى‏فرمايد:
أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ. يا (آن خدايى) كه درمانده را وقتى كه بخواندش اجابت كند.
اين اثر فطرت و سرشت هر انسانى است كه در موقع اضطرار او را به خدايش رهبرى مى‏كند. ولى وجود انگيزه‏هاى گوناگون در انسان و شيفتگى او به يك رشته خواسته‏هاى نفسانى و لذّات جسمانى موجب مى‏گردد، وقتى كه از حادثه رهايى يافت، خدا را از ياد ببرد و بروز تمايلات نفسانى، نورانيّت فطرت را در وجود او ناتوان مى‏سازد، و از خداى خود غافل مى‏گردد كه كلام خدا بر آن گوياست:
فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ‏
و چون به كشتى سوار شوند، خدا را بخوانند و دين را خاص او كنند، و چون بخشكيشان رساند، آن وقت، همانها شرك آورند.
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‏.
و چون انسان با محنتى برخورد كند، ما را در حالى كه خفته يا نشسته يا ايستاده بخواند، و همين كه محنتش را از او برداريم، گويى اصلا ما را براى‏محنتى كه بدو رسيده، نخوانده بود.
2) دقت در نشانه‏هاى آفريدگار
براى بارز ساختن اثر فطرت تا همواره در زندگى انسان جلوه‏گر باشد و نداى فطرت پيوسته انسان را به اطاعت و پرستش خداى يگانه وادار نمايد، بايد فطرت را پرورش داده، او را تقويت كرد. اين كار از راه مطالعه در آثار و نشانه‏هاى قدرت پروردگار امكان‏پذير است،. شناسايى فطرت در قرآن و گفتار امامان‏
راه دیگر براى اثبات وجود فطرت در انسان، آيات قرآن و روايات پيشوايان دين است كه در اين مورد رسيده است. ذيلا به پاره‏اى از آنها اشاره مى‏شود:




فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ‏.
صورت (توجّه) خود را برابر با دين معتدل بدار، (زيرا پيروى از دين حق) سرشت خدايى است كه مردم را بر آن سرشت نهاده است و خلقت خدا تغيير پذير نيست. اين است دين استوار، ولى بيشتر مردم آن را نمى‏دانند.
از نكاتى كه در اين آيه شايان توجّه است، آنكه ايمان به مبانى دينى از امور غيبى است و دور از دسترس حواس قرار گرفته و عموم افراد بشر به سرشت ديندارى آفريده شده‏اند. همچنين تبليغات سوء و اشتباهكارى مغرض و مخالفى نمى‏تواند آن را تغيير و تبديل دهد و با گرايش فطرى است كه انسان مى‏تواند به مبانى دينى معتقد شود و ايمان آورد.
در تفسير اين آيه روايات فراوانى از پيشوايان دين رسيده است كه ، فطرت الله به فطرت ومعرفت وفطرت توحید تفسیر شده است. که به پاره‏اى از آنها اشاره مى‏شود:
علاء بن فضيل گويد: از امام صادق (عليه السّلام) سؤال شد منظور از فطرتى كه خداوند مردم را بر آن سرشته است چيست؟ حضرت فرمود:خداوند مردم را به سرشت يگانه پرستى و ديندارى آفريده است.
زراره نيز از حضرت امام صادق نقل مى‏كند كه در تفسير اين آيه فرمود:فطر هم على معرفة انه ربهم و لو لا ذلك لم يعلموا اذا سئلوا من ربهم و لا من رازقهم. خداوند مردم را به
سرشتى آفريده كه خداى خود را بشناسند، زيرا اگر چنين نمى‏بود، هر گاه از خدا و روزى بخشنده آنها سؤال مى‏شد، او را نمى‏شناختند.
صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ‏. (بندگان خدا گويند) رنگ خدا داريم و كيست كه رنگ او از خدا بهتر است، و ما پرستندگان اوييم.
ابان بن تغلب در تفسير آيه از امام جعفر صادق (عليه السّلام) آورده:منظور از اين رنگ‏آميزى خداوند، اسلام است؛ يعنى سرشت بشر به پيروى از اسلام آفريده شده است. چون دين مقدّس اسلام عقايد را تغيير مى‏دهد. و همانطور كه رنگ زينت و آرايش براى پارچه و اشياء ديگر است، اسلام نيز براى مسلمين هم پيرايش است و هم آرايش؛ چه پيروى از اعتقادات و عبادات و اخلاقيات آن، ظاهر و باطن انسان را آرايش مى‏بخشد .
خداوند سرشت انسانها را طورى آفريده كه اگر تحت تأثير انگيزه‏هاى انحراف دهنده قرار نگيرند، به وجود خداى يگانه اعتراف دارند.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.