دوستت دارم ای امام رئوف
چند توصیه آیتالله العظمی محمد تقی بهجت(ره) در باب زیارت امام رضا علیه السلام
*لازم نیست حوائج خود را در محضر امام بشمرید. حضرت میدانند، مبالغه در دعاها نکنید! امام رضا علیهالسلام به کسی فرمودند: از بعضی گریهها ناراحت هستم*
*زیارت امام رضا علیهالسلام اززیارت امام حسین علیهالسلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیهالسلام میروند ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام می آیند.*
*به قلبتان مراجعه کنید
و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه ؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیهالسلام به شما اجازه داده است.چنانچه اذن دخول حضرت سید الشهداء علیهالسلام گریه است ، اگر اشک آمد امام حسین علیهالسلام اذن دخول دادهاند .
بنابراین اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.*
و کاش حالی مانده باشد برایم از پس این همه غفلت
و بدا به حال من اگر بیایم واذن نیافته بر تو وارد شوم آقای من
*ملتفت باشید! معتقد باشید!
شفا دادن الی ماشاءالله به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غدهای داشت و میبایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا(ع) خواست او را شفا بدهد، شب، حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب میشود. احتیاج به عمل ندارد!» ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است.*
*زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. *
گرشبی در خانه جانانه مهمانت کنند
گول نعمت را نخورمشغول صاحبخانه باش
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ابراهیمی در 1394/06/07 ساعت 10:21:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1394/06/29 @ 07:13:29 ب.ظ
رحیمی [عضو]
مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَومَقتولُ «هيچک ازماامامان نسيت، جزآنکه مسموم ويامقتول است.» …
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت غریبانه ی امام مسموم حضرت باقر مظلوم (علیه السلام) بر شما و شیعیان آن حضرت
این روزها، آسمان مدینه دیگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است. و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه.
این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینه اش جاری بود و واژه واژه عشق، از نگاهش سرازیر، او که از کلامش وحی میجوشید و از زبانش باران حدیث میبارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریب.
نمیدانم چرا سرنوشت اهلبیت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را با اشک و خون گره زده اند؟
کوچک بودی که عطش و آتش کربلای بزرگ جدت را دیدی و با آن نگاه کودکانه گریستی؛ آن هنگام که پدرانت را تشنه کام به خاک و خون کشیدند.
سر حسین علیهالسلام را بر فراز نیزهها به تماشا نشستی، تا به وقتش مراسم مرثیه خوانی صحرای عرفات را برای افشاگری بنی امیه وصیت کنی.
ماندی تا دردها را روایت کنی و حدیث زخم بگویی.
فقه، تا همیشه وامدار روایت توست. دین، تا هماره مدیون مجاهدت توست.
و حالا، این تویی که در آغوش پدر سجاده نشینت در گوشهی بقیع، آرام گرفته ای.(تبیان)
ازکف برفت صبر و نماندش دگر قرار
دين شد تهي زمخزن اسرارکردگار
ازضعف برجبين منيرش عرق نشست
ارکان پنجمين امامت زهم شکست
گاهي زبان به ذکر حق وگه شدي به هوش
ازدل کشيده آه شرربار وشد خموش
صلی الله علیک یا باقر العلوم (علیه السلام)
التماس دعا