قواعدمتن خوانی (محبوبه قربانی)

 

برای خواندن متی عربی به دانشهای صرف ولغت ونحو نیاز داریم.دانش صرف اعراب ساختار کلمه را مشخّص  می­کند.به عنوان مثال برای خواندن فعل مجهول باید با ساختار فعل مجهول آشنا باشیم.یا برای خواندن فعل امر لازم است،به نحوه­ی ساخته شدن آن آگاهی داشته باشیم.همچنین دانستن اوزان ثلاثی مجرد وثلاثی مزید، ضروری است.اگر ما با وزن کلمه­ی «مباحثه»آشنا نباشیم ممکن است به جای آنکه آنرامُباحَثَة تلفظ کنیم به اشتباه آنرا مُباحِثِة تلفظ کنیم.بنا براین برای خواندن متن عربی محتاج به دانش صرف هستیم.لکن از آنجا که مخاطبان این کتاب با این دانش آشنا هستند و بنای ما به اختصار گویی است،خوانندگان محترمی را که آشنایی لازم با دانش مذکور را ندارند به مطالعه­ی کتب صرفی حواله   می­دهیم.

کسانی که آشنایی مختصری با زبان عربی دارند می­دانند اوزان برخی ازکلمات سماعی است.بنا بر این لازم است به کتاب لغت مراجعه نماییم.به عنوان مثال فعل مضارع معلوم«یشمل»راازلحاظ صرفی می­توان بر وزنهای«یَفعِلُ،یَفعَلُ، یَفعُلُ»خواند.تنها راه برای تعیین وزن «یشمل»مراجعه­ی به کتاب لغت است.وقتی به کتاب لغت مراجعه می­کنیم،می فهمیم «یشمل»بر وزن«یَفْعُلُ»است.بنابراین باید کلمه­ی مذکور، یَشْمُلُ خوانده شود.

درمتن خوانی بیشترین نیاز را به علم نحو داریم.بنابراین ما تمرکز خود را به بیان قواعدنحوی مؤثر درمتن خوانی اختصاص می­دهیم.واز ذکر مباحثی که نفعی در متن خوانی ندارند وصرفاً باعث تطویل می­گردند پرهیز   می­نماییم.به عقیده­ی بنده که این عقیده ناشی از تجربه­ی درتدریس می­باشد،اگر طلبه و دانشجو بر این قواعد مسلّط شوند به راحتی قادر خواهند بود اکثر متون را به طور صحیح بخوانند.

تمهید:

اجزاء متن

هر متنی از دو بخشِ مفردات و جملات تشکیل شده است.

تعریف مفرد:

مراد از مفرد لفظی است که فاقد ترکیب اسنادی باشد.یعنی مفرد در مقابل جمله.

تعریف جمله:

به فعل وفاعل ومبتدا وخبر جمله گفته می­شود.

نکته: به جمله­ای که یصح السکوت عنه باشد کلام اطلاق می­شود.

نسبت جمله وکلام:

بین جمله وکلام نسبت عام و خاص مطلق برقرار است چرا که هر کلامی جمله است لکن هر جمله­ای کلام نیست زیرا جمله اعم از این است که یصح السکوت عنه باشد یا نه مثلاً « ان جائکم فاسق بنبأ» جمله است لکن کلام نیست.

اقسام مفرد:

مفرد بر دو قسم است:

1.صریح مثل :رَّبِّ‏.(بقره،آیه5)، اللَّهُ‏.(بقره،آیه7)، سَمْعِ‏.(بقره،آیه7)، هُوَ‏.(آل عمران،آیه2)، رَسُولٍ‏.(تکویر،آیه19)، الْأَبْرَارَ‏.(انفطار،آیه13).

2.مؤول مثل :

1: أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسَْلُواْ رَسُولَكُمْ كَمَا سُئلَ مُوسىَ‏ مِن قَبْل‏… .(بقره(2)،آیه108)

مفعولٌ به اوّل تُرِيدُونَ(مؤوّل)سؤالَکم

2:… وَ لَيْسَ الْبرُِّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا… .(بقره(2)،آیه189)

خبر لَيْسَ(اتیانُکم)

3: لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ… .(بقره(2)،آیه198)

اِبتِغاءُکُم(مؤوّل)خبر لَيْسَ

4: أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن تخَْشَعَ قُلُوبهُُمْ لِذِكْرِ الله‏… .(حدید(57)،آیه16)

فاعل مؤوّل لَمْ يَأْنِ(خشوءُ هم)

5: قُلْ أُوحِىَ إِلىَ‏َّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الجِْنّ‏ِ فَقَالُواْ إِنَّا سمَِعْنَا قُرْءَانًا عجََبًا.(جن(72)،آیه1)

نایب فاعل مؤوّل أُوحِىَ (استماعَه)

یاد آوری: مراد از مفرد مؤول، لفظی است که با حروف مصدریه به تأویل مصدر بروند.

مقدّمه:

درس اوّل

آنچه در این درس با آن آشنا می­شویم

ü     تعریف اسم

ü     علائم اسم

ü     تعریف فعل

ü     علائم فعل

ü     تعریف حرف

ü     علامت حرف

نکته: مقصود ما از مفرد کلمه می­باشد.

تعریف کلمه

کلمه لفظی است که برای معنای مفرد وضع شده است.

اقسام کلمه

کلمه بر سه قسم است:

1.اسم

2.فعل

3.حرف

علائم اسم وفعل و حرف:

اولین چیزی که در متن خوانی لازم است این است که تشخیص دهیم کلمه اسم است یا فعل یا حرف.بنا براین ابتدا آنها را تعریف نموده وسپس علائم هر یک را ذکر می نماییم.

تعریف اسم:

اسم کلمه ای است که دارای معنای مستقل است  و وضعاً دلالت بر زمان نمی­کند.مثل: الله

تذکّر:با قید وضعاً اسم فاعل  و اسم مفعول خارج می گردند چرا که آنها وضعاً دلالت بر زمان نمی کنند بلکه از باب این که حدث به نا چار در زمان واقع می­شود دلالت بر زمان می­کنند.

علائم اسم:

اسم دارای اختصاصاتی است که به وسیله­ی علم داشتن به آنها می توانیم اسم را از فعل وحرف تشخیص دهیم. ذیلاً به ذکر آنها می پردازیم.

1-مجرور واقع شدن خواه جر به اضافه باشد یا به حرف جر

مثال مجرورواقع شدن اسم باحرف جر

1: قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ النَّاس‏.(ناس(114)،آیه1)

2:مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخَْنَّاس‏.(ناس(114)،آیه4)

3: الَّذِى يُوَسْوِسُ فىِ صُدُورِ النَّاس‏.(ناس(114)،آیه5)

1: إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْر.(عصر(103)،آیه2)

2: فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّين‏.(تین(95)،آیه7)

3:فىِ أَدْنىَ الْأَرْضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُون‏.(روم(30)،آیه3)

مجرورواقع شدن اسم بااضافه شدن:

1: وَعْدَ اللَّهِ  لَا يخُْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لَاكِنَّ أَكْثرََ النَّاسِ لَا يَعْلَمُون‏.(روم(30)،آیه6)

2: …وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ.(آل عمران(3)،آیه11)

3: مَلِكِ النَّاسِ‏ .(ناس(114)،آیه2)

1: إِلَهِ النَّاسِ‏ِ.(ناس(114)،آیه3)

2: قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ.(فلق(113)،آیه1)

3: وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب.(فلق(113)،آیه3)‏

2-منادا وااقع شدن

مثال: 1: قَالُواْ يَأَيهَُّا الْعَزِيز… .(یوسف(12)،آیه78)

2: قَالُواْ يَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِِين‏.(یوسف(12)،آیه97)

3: قَالَ يَاقَوْمِ أَ رَءَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلىَ‏ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبى… .(هود(11)،آیه28)

1: وَ يَاقَوْمِ لَا أَسَْلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً … .(هود(11)،آیه29)

2: قَالُواْ يَانُوحُ قَدْ جَدَلْتَنَا فَأَكْثرَْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِين‏ .(هود(11)،آیه32)

3: قَالُواْ يَأَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ … .(یوسف(12)،آیه17)

هفته پژوهش

هفته ی پژوهش مبارک باد

هفته پژوهش

هفته ی پژوهش مبارک باد

قواعدمتن خوانی

 

برای خواندن متی عربی به دانشهای صرف ولغت ونحو نیاز داریم.دانش صرف اعراب ساختار کلمه را مشخّص  می­کند.به عنوان مثال برای خواندن فعل مجهول باید با ساختار فعل مجهول آشنا باشیم.یا برای خواندن فعل امر لازم است،به نحوه­ی ساخته شدن آن آگاهی داشته باشیم.همچنین دانستن اوزان ثلاثی مجرد وثلاثی مزید، ضروری است.اگر ما با وزن کلمه­ی «مباحثه»آشنا نباشیم ممکن است به جای آنکه آنرامُباحَثَة تلفظ کنیم به اشتباه آنرا مُباحِثِة تلفظ کنیم.بنا براین برای خواندن متن عربی محتاج به دانش صرف هستیم.لکن از آنجا که مخاطبان این کتاب با این دانش آشنا هستند و بنای ما به اختصار گویی است،خوانندگان محترمی را که آشنایی لازم با دانش مذکور را ندارند به مطالعه­ی کتب صرفی حواله   می­دهیم.

کسانی که آشنایی مختصری با زبان عربی دارند می­دانند اوزان برخی ازکلمات سماعی است.بنا بر این لازم است به کتاب لغت مراجعه نماییم.به عنوان مثال فعل مضارع معلوم«یشمل»راازلحاظ صرفی می­توان بر وزنهای«یَفعِلُ،یَفعَلُ، یَفعُلُ»خواند.تنها راه برای تعیین وزن «یشمل»مراجعه­ی به کتاب لغت است.وقتی به کتاب لغت مراجعه می­کنیم،می فهمیم «یشمل»بر وزن«یَفْعُلُ»است.بنابراین باید کلمه­ی مذکور، یَشْمُلُ خوانده شود.

درمتن خوانی بیشترین نیاز را به علم نحو داریم.بنابراین ما تمرکز خود را به بیان قواعدنحوی مؤثر درمتن خوانی اختصاص می­دهیم.واز ذکر مباحثی که نفعی در متن خوانی ندارند وصرفاً باعث تطویل می­گردند پرهیز   می­نماییم.به عقیده­ی بنده که این عقیده ناشی از تجربه­ی درتدریس می­باشد،اگر طلبه و دانشجو بر این قواعد مسلّط شوند به راحتی قادر خواهند بود اکثر متون را به طور صحیح بخوانند.

تمهید:

اجزاء متن

هر متنی از دو بخشِ مفردات و جملات تشکیل شده است.

تعریف مفرد:

مراد از مفرد لفظی است که فاقد ترکیب اسنادی باشد.یعنی مفرد در مقابل جمله.

تعریف جمله:

به فعل وفاعل ومبتدا وخبر جمله گفته می­شود.

نکته: به جمله­ای که یصح السکوت عنه باشد کلام اطلاق می­شود.

نسبت جمله وکلام:

بین جمله وکلام نسبت عام و خاص مطلق برقرار است چرا که هر کلامی جمله است لکن هر جمله­ای کلام نیست زیرا جمله اعم از این است که یصح السکوت عنه باشد یا نه مثلاً « ان جائکم فاسق بنبأ» جمله است لکن کلام نیست.

اقسام مفرد:

مفرد بر دو قسم است:

1.صریح مثل :رَّبِّ‏.(بقره،آیه5)، اللَّهُ‏.(بقره،آیه7)، سَمْعِ‏.(بقره،آیه7)، هُوَ‏.(آل عمران،آیه2)، رَسُولٍ‏.(تکویر،آیه19)، الْأَبْرَارَ‏.(انفطار،آیه13).

2.مؤول مثل :

1: أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسَْلُواْ رَسُولَكُمْ كَمَا سُئلَ مُوسىَ‏ مِن قَبْل‏… .(بقره(2)،آیه108)

مفعولٌ به اوّل تُرِيدُونَ(مؤوّل)سؤالَکم

2:… وَ لَيْسَ الْبرُِّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا… .(بقره(2)،آیه189)

خبر لَيْسَ(اتیانُکم)

3: لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ… .(بقره(2)،آیه198)

اِبتِغاءُکُم(مؤوّل)خبر لَيْسَ

4: أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن تخَْشَعَ قُلُوبهُُمْ لِذِكْرِ الله‏… .(حدید(57)،آیه16)

فاعل مؤوّل لَمْ يَأْنِ(خشوءُ هم)

5: قُلْ أُوحِىَ إِلىَ‏َّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الجِْنّ‏ِ فَقَالُواْ إِنَّا سمَِعْنَا قُرْءَانًا عجََبًا.(جن(72)،آیه1)

نایب فاعل مؤوّل أُوحِىَ (استماعَه)

یاد آوری: مراد از مفرد مؤول، لفظی است که با حروف مصدریه به تأویل مصدر بروند.

مقدّمه:

درس اوّل

آنچه در این درس با آن آشنا می­شویم

ü     تعریف اسم

ü     علائم اسم

ü     تعریف فعل

ü     علائم فعل

ü     تعریف حرف

ü     علامت حرف

نکته: مقصود ما از مفرد کلمه می­باشد.

تعریف کلمه

کلمه لفظی است که برای معنای مفرد وضع شده است.

اقسام کلمه

کلمه بر سه قسم است:

1.اسم

2.فعل

3.حرف

علائم اسم وفعل و حرف:

اولین چیزی که در متن خوانی لازم است این است که تشخیص دهیم کلمه اسم است یا فعل یا حرف.بنا براین ابتدا آنها را تعریف نموده وسپس علائم هر یک را ذکر می نماییم.

تعریف اسم:

اسم کلمه ای است که دارای معنای مستقل است  و وضعاً دلالت بر زمان نمی­کند.مثل: الله

تذکّر:با قید وضعاً اسم فاعل  و اسم مفعول خارج می گردند چرا که آنها وضعاً دلالت بر زمان نمی کنند بلکه از باب این که حدث به نا چار در زمان واقع می­شود دلالت بر زمان می­کنند.

علائم اسم:

اسم دارای اختصاصاتی است که به وسیله­ی علم داشتن به آنها می توانیم اسم را از فعل وحرف تشخیص دهیم. ذیلاً به ذکر آنها می پردازیم.

1-مجرور واقع شدن خواه جر به اضافه باشد یا به حرف جر

مثال مجرورواقع شدن اسم باحرف جر

1: قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ النَّاس‏.(ناس(114)،آیه1)

2:مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخَْنَّاس‏.(ناس(114)،آیه4)

3: الَّذِى يُوَسْوِسُ فىِ صُدُورِ النَّاس‏.(ناس(114)،آیه5)

1: إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْر.(عصر(103)،آیه2)

2: فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّين‏.(تین(95)،آیه7)

3:فىِ أَدْنىَ الْأَرْضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُون‏.(روم(30)،آیه3)

مجرورواقع شدن اسم بااضافه شدن:

1: وَعْدَ اللَّهِ  لَا يخُْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لَاكِنَّ أَكْثرََ النَّاسِ لَا يَعْلَمُون‏.(روم(30)،آیه6)

2: …وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ.(آل عمران(3)،آیه11)

3: مَلِكِ النَّاسِ‏ .(ناس(114)،آیه2)

1: إِلَهِ النَّاسِ‏ِ.(ناس(114)،آیه3)

2: قُلْ أَعُوذُ بِرَبّ‏ِ الْفَلَقِ.(فلق(113)،آیه1)

3: وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَب.(فلق(113)،آیه3)‏

2-منادا وااقع شدن

مثال: 1: قَالُواْ يَأَيهَُّا الْعَزِيز… .(یوسف(12)،آیه78)

2: قَالُواْ يَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِِين‏.(یوسف(12)،آیه97)

3: قَالَ يَاقَوْمِ أَ رَءَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلىَ‏ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبى… .(هود(11)،آیه28)

1: وَ يَاقَوْمِ لَا أَسَْلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً … .(هود(11)،آیه29)

2: قَالُواْ يَانُوحُ قَدْ جَدَلْتَنَا فَأَكْثرَْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِين‏ .(هود(11)،آیه32)

3: قَالُواْ يَأَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ … .(یوسف(12)،آیه17)

(روش شناسی ترجمه قرآن کریم اعظم مختاری

اعظم مختاری

[آیه 17 سوره مبارکه غا فر]

(( الْيَوْمَ تُجزَى‏ كلُ‏ُّ نَفْسِ  بِمَا كَسَبَتْ  لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ  إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الحِْسَابِ))

ترجمه لغات مشکل:

الجزاء: مكافات.                                    (قاموس)

الجَزَاء: بی نیازی وکافی بودن،                (مفردات راغب)

الجَزاءُ: پاداش دربرابرچیزی، جزاء اعم ازثواب وعقاب استعمال میشود درهمه موارد            (التحقیق)

حساب: استعمال عدد                               (قاموس)

حساب: شمردن                                        (مفردات راغب)

حساب:رسیدگی                                           (التحقیق)

ترکیب:

الْيَوْمَ: ظرف زمان متعلق به فعل عام مذکور(تجزی) ظرف لغو(ال عهدذکری)، تُجْزى‏: مضارع مجهول،كُلُّ: نائب فاعل،نَفْسٍ: مضاف إليه، بِ: سببیت، ما: موصوله باصله اش جارومجرورمتعلق به فعل خاص مذکورمقدم(تجزی)

ظرف لغو،كَسَبَتْ: فعل ماضی،لاظُلْمَ:لانفی جنس،ظلم: اسمش مبنی برفتح وخبرش محذوف، الْيَوْمَ: ظرف زمان ،الله: اسم انَّ،سریع: خبرانَّ، الحساب: مضاف الیه

ترجمه آقایان :

مشکینی:  ا مروز هر كسى در مقابل اعمالى كه كسب كرده جزا داده مى‏شود و يا تجسم و تبلور عين عملش جزاء او خواهد بود، امروز (از هيچ كس بر هيچ كس) ستمى نمى‏رود، همانا خداوند سريع الحساب است (و حساب همه انس و جن بر او طولانى و سنگين نيست).

انصاریان:  امروز هر كس را در برابر آنچه انجام داده است، پاداش مى‏دهند. امروز هيچ ستمى وجود ندارد يقيناً خدا در حسابرسى سريع است.

مکارم : امروز هر كس در برابر كارى كه انجام داده است پاداش داده مى‏شود امروز هيچ ظلمى نيست خداوند سريع الحساب است!

موسوی: امروز هر كسى به آنچه كه كرده است جزا داده مى‏شود امروز ديگر ظلمى نيست چون كه خدا سريع الحساب است

فولادوند: امروزهركسى به[موجب‏]آنچه انجام داده است كيفرمى‏يابد.امروزستمى نيست آرى،خدا زود شماراست.

مفترقات:

1:تُجزَی: راآقایان مشکینی،مکارم وموسوی به صورت مجهول ترجمه کرده اند ولی آقایان انصاریان و فولادوند به صورت معلوم ترجمه کرده انددرحالی که فعل مجهول است0 2:كُلُّ: راآقای انصاریان(هرکس را)ترجمه کرده اندبنابراینکه این نائب فاعل دراصل مفعول به فعل درحالت معلوم بوده ولی بقیه آقایان (هرکسی) ترجمه کرده اند ومبنا مجهول بودن فعل را در نظرگرفته اند . 3: باء: سربما را آقایان مشکینی، انصاریان، مکارم بمعنای مقابله ترجمه  کرده اند آقایان موسوی و فولادوندباءرابه معنای  سببیت ترجمه کرده اند. 4 : ما: آقایان انصاریان و فولادوند معنای  که را برای اینکه صله بودن رابرساند درترجمه خود نیاورده اندولی بقیه مترجمین آنرادرترجمه آورده اند. 5:لاظلم: را آقایان مشکینی، انصاریان، مکارم در معنای نفی جنس یعنی (هیچ) بکار برده اند ولی آقایان موسوی و فولادوند معنای  نفی جنس یعنی(هیچ) را بکار نبرده اند با اینکه لانفی جنس است.  6:إنّ: راآقایان مکارم،موسوی،فولادوند ترجمه نکرده اند وآقای مشکینی معنی همانا را نوشته که حالت تاکید را تا حدودی می رساند درعین حال از حالت کلیشه ای بودن خارج است ولی آقای انصاریان به معنی یقیناً گرفته و تاکید درإنّ را کامل رسانده است . 7:  جمله    إ ِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الحِْسَابِ: جمله تعلیلیه است وآقای موسوی باآوردن کلمه چون علت بودن جمله رارسانده اندکه البته بهتربودداخل پرانتز قرار میدادند ولی بقیه آقایان تعلیلی بودن را نرسانده اند. 8: کلمه سَرِيعُ الحِْسَابِ : راآقای فولادونددرمعنای(زودشماراست)آورده که متناسب بامعنای لغوی کلمه است وآقای انصاریان درمعنای(درحسابرسی  سریع است) ولی بقیه مترجمین خود(سریع الحساب) راآورده اند .

متشابهات:

درغیر ازمفترقات دربقیه موارد باهم شبیهند

نکته:

1: به نظرمی رسدنوع ترجمه آقای مشکینی ،ترجمه تفسیری است به خاطرتوضیحات اضافی که داخل گیومه قرارداده است .   2:  به نظرمن ازمیان این تراجم ،ترجمه آقای انصاریان بهترازتراجم دیگراست

ترجمه پیشنهادی :

امروز هرنفسی دربرابرآنجه که انجام داد ،جزاداده میشود که دراین روزهیچ ظلمی نیست )چراکه)قطعاًخداوندسریع الحساب است(17)

http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/clock/pishnamayesh/2mahdi/1.jpg